خوستatollواژههای مصوب فرهنگستانآبسنگهای مرجانی حلقوی که بر روی برجستگیهای آتشفشانی در آبهای آزاد گرم رشد میکنند و غالباً در میان خود کولاب (lagoon) ایجاد میکنند
اثوللغتنامه دهخدااثول . [ اَ وَ ] (ع ص ) دیوانه . (زوزنی ).احمق . || کم نصرت . کم خیر. || سست کار. || سست رو. || تکه ٔ دیوانه . ج ، ثول . (منتهی الارب ).
اثوللغتنامه دهخدااثول . [ اُ ] (اِخ ) موضعی است در خوزستان که ذکر آن در فتوح اسلام آمده است . (معجم البلدان ) (مراصد).
کاتوللغتنامه دهخداکاتول . (اِخ ) کایوس والریوس . شاعر لاتن ، متولد در «ورنون » حدود سال 84 ق .م . و متوفی پس ازسال 47 ق .م . مجموعه ٔ اشعار او بنام «لپیتالم دوتتیس اِ دو پله » و قطعات غنائی بسیارش که همه حاکی از ظرافت و تبحر و
هاتول واتوللغتنامه دهخداهاتول واتول . (ص مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) آب هاتول واتول ؛ آب کدر، تیره و گل آلوده . (یادداشت مؤلف ).
تاتولفرهنگ فارسی عمیدکسی که دهانش کج شده باشد؛ کجدهان: ◻︎ من پیرم و فالج همه پیدا شده بر من / تاتولم و کجبینی و کفتهشده دندان (عسجدی: مجمعالفرس: تول).
تاتوللغتنامه دهخداتاتول . (ص ) شخصی را گویند که دهان او کج شده باشد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). کسی که دهان و پوزه اش پیچیده و کج باشد.