اثوثلغتنامه دهخدااثوث . [ اُ ] (ع مص ) انبوه شدن و پیچیدن با هم ، چنانکه گیاه . || کلان سرین شدن زن .
حتوتلغتنامه دهخداحتوت . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) خرمابن که غوره ٔ آن ریخته باشد. خرمابن که بیفکند بار خویش . (مهذب الاسماء).
حطوطلغتنامه دهخداحطوط. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) زمین نشیب . || ناقه ٔ اصیل تیزرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء).
طراثوثلغتنامه دهخداطراثوث . [ طَ ] (ع اِ) طراثیث است و گفته اند اسمی است مشترک میان اشترغار و اشق . (فهرست مخزن الادویه ).