حظوبلغتنامه دهخداحظوب . [ ح ُ ] (ع مص ) فربه شدن . (تاج المصادر بیهقی ) فربه و پرشکم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
اظؤبلغتنامه دهخدااظؤب . [ اَ ءُ ] (ع اِ) ج ِ ظَأب ، بمعنی زجل و فریاد. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). و رجوع به ظأب و ظُؤب شود. ج ِ ظأب ، بمعنی بانگ و فریاد و غوغا و ستم . (از منتهی الارب ).
عظوبلغتنامه دهخداعظوب . [ ع ُ ] (ع مص ) لازم گرفتن کسی را و شکیبائی کردن بر او. || قیام نمودن بر مال خود. || خشک شدن پوست . || درشت گردیدن دست از کار کردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَظب . رجوع به عظب شود.
لاجوابلغتنامه دهخدالاجواب . [ ج َ ] (ع ص مرکب ، ق مرکب ) بدون پاسخ . بلاجواب . و آن در تداول هندیان و افغانان بسیار است .
بلاجوابلغتنامه دهخدابلاجواب . [ ب ِ ج َ ] (ع ق مرکب ) (از: ب + لا (نفی ) + جواب ) بدون جواب . بی پاسخ . (فرهنگ فارسی معین ).- بلاجواب گذاشتن ؛ جواب ندادن . پاسخ ندادن ، خاصه نامه و مکتوبی را. مهمل گذاشتن .