متخصص , ويژه گر , ويژه کار
اختصاصی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) خصوصی . (زوزنی ). مخصوص .
مطلبی که بهصورت انحصاری فقط در دسترس یک رسانه قرار میگیرد
استئثارى
خاص
exclusive, individual, private, specific, specification
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) منسوب به اختصاص . خصوصی ، مخصوص ، ویژه .
سرور اختصاصی اختصاصی
اختصاصي , خبير ، إخْتصائِي (اِخْتصاصي)
اختصاصی
غیر اختصاصی
متخصص علم تشريح , تشريح کننده , کالبد شناس