ادهاشلغتنامه دهخداادهاش .[ اِ ] (ع مص ) در حیرت افکندن . به حیرت افکندن . اِبطار. حیران کردن . مدهوش کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
اضهاجلغتنامه دهخدااضهاج . [ اِ ] (ع مص ) اضهاج ناقه ؛ افکندن شتر ماده بچه را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بچه انداختن شتر ماده . (از اقرب الموارد).
ادعاصلغتنامه دهخداادعاص . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دِعص ، بمعنی ریگ توده ٔ گرد و پشته ٔ ریگ مجتمع و پشته ٔ خرد از ریگ .
ادعاصلغتنامه دهخداادعاص . [ اِ ] (ع مص ) کشتن . || کشتن گرما. (تاج المصادر بیهقی ): ادعصه الحر؛ کشت او را گرما.
مدهشلغتنامه دهخدامدهش . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) درحیرت افکننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). دهشت آورنده . آشفته کننده . سرگردان نماینده . بی هوش کننده . (ناظم الاطباء). هولناک . مایه ٔ حیرت . ترسناک . نعت فاعلی است از ادهاش . رجوع به ادهاش شود.