آرایۀ شلومبرگرSchlumberger array, Schlumberger electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن زوجالکترودهای داخلی برای اندازهگیری ولتاژ، در مقایسه با زوجالکترودهای خارجی جریان، خیلی به هم نزدیکاند
آرایۀ وِنِرWenner array, Wenner electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای با الکترودهای همفاصله و متقارن که میتواند در امتداد خط اندازهگیری گسترش یابد
آرایۀ قطبی ـ قطبیpole-pole array, two-arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن دو الکترود جریان و پتانسیل پشت سر هم و در فاصلهای دور از هم بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
آرایۀ دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole array, double dipole arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای الکترودی که در آن یک دوقطبی جریان را به زمین میفرستد و دوقطبی مجاور اختلاف پتانسیل را اندازهگیری میکند
بزم آراییلغتنامه دهخدابزم آرایی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) مجلس آرایی . حاصل عمل آنکه بزم را آرایش کند. و رجوع به بزم آرا شود.
خیالی بخاراییلغتنامه دهخداخیالی بخارایی . [ خ َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) خیالی بخاری . رجوع به خیالی بخاری شود.
داراییلغتنامه دهخدادارایی . (اِخ ) میرزا محمد باقر رازی شاعر فارسی ، متخلص به دارایی . صاحب دیوان شعری است که آن را «طرفه » نامیده است . (الذریعه ج 9 ص 312).
داراییلغتنامه دهخدادارایی . (حامص ، اِ) مکنت . مال . ثروت . رجوع به دارا شود. || اصطلاح حقوق مدنی که شامل دو بخش است یکی اموال و مطالبات یا دارایی مثبت ، و دیگر دیون یا دارایی منفی . (فرهنگ حقوقی ).
داراییلغتنامه دهخدادارایی . (اِ) یک نوع پارچه ٔ ابریشمی که چند تاری پنبه در آن باشد. (ناظم الاطباء).
داراییلغتنامه دهخدادارایی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. هفت هزارگزی جنوب ماسور.هفت هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک و دارای 50 تن سکنه است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).