آرایۀ شلومبرگرSchlumberger array, Schlumberger electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن زوجالکترودهای داخلی برای اندازهگیری ولتاژ، در مقایسه با زوجالکترودهای خارجی جریان، خیلی به هم نزدیکاند
آرایۀ وِنِرWenner array, Wenner electrode arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای با الکترودهای همفاصله و متقارن که میتواند در امتداد خط اندازهگیری گسترش یابد
آرایۀ قطبی ـ قطبیpole-pole array, two-arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای که در آن دو الکترود جریان و پتانسیل پشت سر هم و در فاصلهای دور از هم بر روی خط برداشت (survey line) قرار میگیرند
آرایۀ دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole array, double dipole arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای الکترودی که در آن یک دوقطبی جریان را به زمین میفرستد و دوقطبی مجاور اختلاف پتانسیل را اندازهگیری میکند
ارالغتنامه دهخداارا. [ ] (اِخ ) یکی از رؤسای اشیر بود(کتاب اول تواریخ ایام 7:38). (قاموس کتاب مقدس ).
دامارالغتنامه دهخدادامارا. (اِخ ) نام قومی ساکن ساحل غربی آفریقای جنوبی . میان 19 و 22 درجه عرض جنوبی . (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به داماراس شود.
پوست بخارالغتنامه دهخداپوست بخارا. [ ت ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پوست بخارائی ، پوست بره ٔ بخارائی . پوستی که از بخارا آرند .
پینارالغتنامه دهخداپینارا. (اِخ ) نام شهری به آسیای صغیر در حدود لیکیه . رجوع به پیناره شود. (ایران باستان ج 2 ص 1376).
تارالغتنامه دهخداتارا. (اِخ ) شهر آسیایی روسیه در سیبریه از اعمال «توبولسک » بر ساحل رود «اوبی » ، 8650 تن سکنه دارد، دارای تجارت پوست و حبوبات و پیه است . کارخانه ٔ صابون سازی و شمعریزی دارد.
تارالغتنامه دهخداتارا. (اِ) ستاره . (انجمن آرا)(آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ). به عربی کوکب خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ) : طلوع موکب سعدش خلایق را کند روشن فروغ طلعت عدلش بسوزد نحس تارا را.عیشی شوشتری (آنندراج ).