اربونلغتنامه دهخدااربون . [ اُ ] (ع اِ) بیعانه . بیعانه ای که قبل از تسلیم متاع بفروشنده دهند. پیش مُزد. ربون . اُربان .
عربونلغتنامه دهخداعربون . [ ع ُ ] (ع اِ) ربون . عَربَون . عُربان . (منتهی الارب ). بیعانه . ربون . رجوع به ربون و زبون شود.
هربانلغتنامه دهخداهربان . [ هََ رَ ] (ع مص ) گریختن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شتافتن در راه رفتن . || دور شدن در زمین . || غرق شدن در کاری . (اقرب الموارد). || نیمه ٔ میخ فروشدن به زمین . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به هرب شود.