worthierدیکشنری انگلیسی به فارسیارزشمندتر، شایسته، سزاوار، مستحق، لایق، شایان، سزاوار سرزنش، خلیق، فرا خور
برش اصلاحیimprovement cutting, improvement felling, tending cuttingواژههای مصوب فرهنگستاناز بین بردن یا محدود کردن درختان کمارزشتر ازنظر اقتصادی با هدف بهبود ترکیب و کیفیت تودۀ جنگلی ارزشمندتر