ارزیابیgradingواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و سنجش کیفی واحدهای اقامتی و خدماتی و شیوههای پختوپز و امکانات رفاهی
ارزیابیدیکشنری فارسی به انگلیسیappraisal, assessment, conspectus, estimate, estimation, evaluation, measure, valuation
تحلیل خطر زمینلرزهseismic hazard analysis, SHAواژههای مصوب فرهنگستانمحاسبة خطر زمینلرزه برای یک یا گروهی از ساختگاهها نیز: ارزیابی خطر زمینلرزه earthquake hazard assessment
ارزیابیgradingواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و سنجش کیفی واحدهای اقامتی و خدماتی و شیوههای پختوپز و امکانات رفاهی
ارزیابیدیکشنری فارسی به انگلیسیappraisal, assessment, conspectus, estimate, estimation, evaluation, measure, valuation
دستگاه ارزیابیevaluator equipmentواژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات رایانهای برای مقایسۀ خروجی حسگر واقع در دو سر محورشمار
ارزیابیgradingواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و سنجش کیفی واحدهای اقامتی و خدماتی و شیوههای پختوپز و امکانات رفاهی
چاه ارزیابیappraisal wellواژههای مصوب فرهنگستانچاهی که پس از کشف یک منبع، برای تعیین وسعت یا توان تولید آن منبع حفر میشود