لغتنامه دهخدا
دروبطارس . [ دَ ب ِ رِ ] (معرب ، اِ) معرب از یونانی . به لغت یونانی رستنیی باشد مانندسرخس و آن بیشتر بر درخت بلوط کهنه پیچیده شود و اگر آنرا با شاخ و برگ و بیخ بکوبند و بر بیخ موی ضمادکنند موی را ببرد و فالج و لقوه را مفید است . (برهان ) (آنندراج ). بلوطی یا سرخس بلوط، و آن خ