لغتنامه دهخدا
بطارقة. [ ب َ رِ ق َ ] (ع اِ) ج ِ بِطریق . (ناظم الاطباء). ج ِ بطریق . سرهنگان روم . (مهذب الاسماء) (از آنندراج ) (مفاتیح ). بطریق ها. (فرهنگ نظام ). بطریقان : امراء و بطارقه ٔ روم هجوم نموده او را. [ طبار نوش را ] کشتند. (حبیب السیر چ خیام ج <span cla