ایرمانیلغتنامه دهخداایرمانی . (حامص ) خانه ٔ عاریتی : چو داری در خراسان مرزبانی چرا جویی دگر جا ایرمانی . (ویس و رامین ).تو خود گیر کاندر جهان دیر مانی چو بنیاد بر خانه ٔ ایرمانی .(از تاریخ گزیده ).
ارمانیوسلغتنامه دهخداارمانیوس . [ ] (اِخ ) رومانوس اول لکاپن امپراطور روم شرقی (919-944 م .). وی آغاز ترقی خود را مدیون لئون ششم بود. آنگاه که کنستانتن هفتم بسلطنت رسید (913م .)،وی امیرالبحر بزرگ
ارمانیانلغتنامه دهخداارمانیان . [اِ ] (اِخ ) ج ِ ارمانی ، منسوب به ارمان : ز پرده درآمد یکی پرده داربنزدیک سالار شد هوشیارکه بر در بپایند ارمانیان سر مرز ایران و تورانیان همی راه جویند نزدیک شاه ز راه دراز آمده دادخواه ...برفتند یکسر بنزدیک شاه
ارمانیدنلغتنامه دهخداارمانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) آرزو و حسرت بردن . (برهان ) (سروری ). افسوس و پشیمانی خوردن . (برهان ). رجوع به آرمان و ارمان شود.
محلول ناگرماییathermal solutionواژههای مصوب فرهنگستانمحلولی شبیه به محلول آرمانی که در آن گرمای اختلاط صفر است، اما، ازآنجاکه مقداری تغییر انرژی داخلی در آن مشاهده میشود، آرمانی نیست
ارمانیوسلغتنامه دهخداارمانیوس . [ ] (اِخ ) رومانوس اول لکاپن امپراطور روم شرقی (919-944 م .). وی آغاز ترقی خود را مدیون لئون ششم بود. آنگاه که کنستانتن هفتم بسلطنت رسید (913م .)،وی امیرالبحر بزرگ
ارمانیانلغتنامه دهخداارمانیان . [اِ ] (اِخ ) ج ِ ارمانی ، منسوب به ارمان : ز پرده درآمد یکی پرده داربنزدیک سالار شد هوشیارکه بر در بپایند ارمانیان سر مرز ایران و تورانیان همی راه جویند نزدیک شاه ز راه دراز آمده دادخواه ...برفتند یکسر بنزدیک شاه
ارمانیدنلغتنامه دهخداارمانیدن . [ اَ دَ ] (مص ) آرزو و حسرت بردن . (برهان ) (سروری ). افسوس و پشیمانی خوردن . (برهان ). رجوع به آرمان و ارمان شود.