رِنای پادمعناantisense RNA, aRNA, asRNAواژههای مصوب فرهنگستانمولکول تکرشتهای رِنا که توالی نوکلئوتیدی آن مکمل توالی نوکلئوتیدی رِنای بامعنا یا رِنای پیک است متـ . رِنای مکمل complementary RNA اختـ . رِنام cRNA
ژارناژلغتنامه دهخداژارناژ. (اِخ ) نام کرسی بخش در ایالت «کروز» از شهرستان گِرِه که قریب 605 تن سکنه دارد.
ارناءلغتنامه دهخداارناء. [ اِ ] (ع مص ) بر پیوسته نگریستن داشتن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). نمودن . (زوزنی ). || شادمان کردن . (منتهی الارب ). بطرب آوردن .