اریستوسلغتنامه دهخدااریستوس . [ اُ ] (اِخ ) پادشاه آرگُس از کسان هرکولس که درصدد برانداختن آن پهلوان بود و سرانجام بدست فرزند وی بهلاکت رسید. (لغت نامه ٔ تمدن قدیم ).
ارسطوسلغتنامه دهخداارسطوس . [ اِ رَ ] (اِخ ) (محبوب ) شخص عیسوی ... قرنتسی که ایشک آقاسی یعنی ناظر یا صندوقدار بود و بواسطه ٔ دوستی که با پولس (حواری ) داشت وی را بدرقه کرد و با تیماتاوس به مقدونیه رفت . (کتاب اعمال رسولان 19:22</span
ارسطوسلغتنامه دهخداارسطوس . [ اِ رَ ] (اِخ ) از علمای یونان تلمیذ افلاطون . (تاریخ الحکمای قفطی چ لیبسک ص 24 س 6).
ارسطوسلغتنامه دهخداارسطوس . [ اِ رَ ] (اِخ ) منجم و معلم بطلمیوس بدلّس پادشاه (از بطالسه ). (تاریخ الحکمای قفطی ص 99).