لغتنامه دهخدا
اسبیل . [ اِ ] (اِخ ) حصنی است در اقصای یمن و گویند حصنی است آنسوی نجیر. شاعر در وصف حمار وحشی گوید:باسبیل کان بها بُرْهَةً.من الدهر مانبحته الکلاب .و این صفت کوه است نه حصن . و ابن الدُمینة گوید: اسبیل کوهی است در مخلاف ذمار و آن منقسم به دو نیمه است نصف آن بمخلا