استجفارلغتنامه دهخدااستجفار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به خوردن آمدن کودک . || چهارماهه شدن بچه ٔ گوسفند واز شیر بازماندن : استجفر ولدالشاة. (منتهی الارب ).
مستجفرلغتنامه دهخدامستجفر. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استجفار. بره که بزرگ شده باشد یا به چهارماهگی رسیده باشد. (اقرب الموارد). رجوع به استجفار شود.