مسترزقلغتنامه دهخدامسترزق . [ م ُت َ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استرزاق . روزی خواهنده . رزق خواهنده . (اقرب الموارد). رجوع به استرزاق شود.
روزی جستنلغتنامه دهخداروزی جستن . [ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) استرزاق . (تاج المصادر بیهقی ). کار کردن برای تأمین وجه معاش .