استقطابدیکشنری عربی به فارسیقطب بندى , متمركز كردن , متحد كردن , به گرد هم آوردن , حول يك محور گرداندن , يكسو كردن , محوريت دادن , جمع كردن , هماهنگ كردن , جذب كردن
استکتابلغتنامه دهخدااستکتاب . [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) نوشتن فرمودن . (منتهی الارب ). نوشتن چیزی خواستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). چیزی نوشتن خواستن . نوشتن خواستن . (منتهی الارب ). طلب نوشتن چیزی کردن . نویسانیدن . طلب نوشتن . بنوشتن داشتن . || کتابت کردن . نوشتن . (غیاث ).- <span class=
استکتابفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - طلب نوشتن چیزی را کردن . 2 - نسخه برداشتن ، رونوشت برداشتن .