استنادلغتنامه دهخدااستناد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پشت به چیزی واگذاشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). پشت بچیزی بازدادن . پشت بازنهادن بسوی چیزی . (منتهی الارب ). پشت دادن . || پناه وا (با، به ) کسی دادن . (زوزنی ). پناه به کسی بردن . پناه با کسی دادن . (تاج المصادر بیهقی ): استناداً به ؛ تعویلاً
استنادفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پشت دادن به چیزی . 2 - نسبت دادن . 3 - سند و مدرک نشان دادن .
استنادلغتنامه دهخدااستناد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پشت به چیزی واگذاشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). پشت بچیزی بازدادن . پشت بازنهادن بسوی چیزی . (منتهی الارب ). پشت دادن . || پناه وا (با، به ) کسی دادن . (زوزنی ). پناه به کسی بردن . پناه با کسی دادن . (تاج المصادر بیهقی ): استناداً به ؛ تعویلاً
استنادفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پشت دادن به چیزی . 2 - نسبت دادن . 3 - سند و مدرک نشان دادن .
استنادلغتنامه دهخدااستناد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پشت به چیزی واگذاشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). پشت بچیزی بازدادن . پشت بازنهادن بسوی چیزی . (منتهی الارب ). پشت دادن . || پناه وا (با، به ) کسی دادن . (زوزنی ). پناه به کسی بردن . پناه با کسی دادن . (تاج المصادر بیهقی ): استناداً به ؛ تعویلاً
استنادفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - پشت دادن به چیزی . 2 - نسبت دادن . 3 - سند و مدرک نشان دادن .