لغتنامه دهخدا
اسروع . [ اُ ] (ع اِ) کرمکی است سپید و سرخ سر که در ریگ و وادی ظبی یافت میشود و انگشتان زنان را در لطافت و نازکی بدان تشبیه کنند. کرمی سرخ که میان سبزیها و تره هاست و بعضی گفته اند در میان ریگ باشد و در طب بکار می برده اند. کرم که در ریگ بود. (مهذب الاسماء). کرم تره . اسروع ک