عسلمالغتنامه دهخداعسلما. [ ع َ س َ / ع َ س ِ ] (ع اِ) درختچه ای است مشهور به کُتوس . رجوع به کتوس شود.
عسلمیالغتنامه دهخداعسلمیا. [ ] (اِخ ) نام یکی از یاران کهف است . رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 220 شود.
اسلمیلغتنامه دهخدااسلمی . [ اَ ل َ ] (اِخ ) عبداﷲبن یعلی ، مکنی به ابوبرزة. رجوع بعبداﷲ بن یعلی شود.