بازیهای آسیاییAsian Games, Asiadواژههای مصوب فرهنگستانبازیهایی که از سال1951، و هر چهار سال یک بار میان کشورهای آسیایی برگزار میشود
حسادلغتنامه دهخداحساد. [ح ُس ْ سا ] (ع ص ، اِ) ج ِ حاسد. (غیاث ). ج ِ حسود. (دهار). حاسدان . حسودان . رشگنان . حسدورزان : حساد تو را در دل و در پشت شکست است جز پشت و دل حاسد مپسند شکسته . سوزنی .نظام کارها گسسته شد و شماتت حساد وتج
حصادلغتنامه دهخداحصاد. [ ح َص ْ صا ] (ع ص ) حاصد. دروگر. لغت مبالغه از حصاد. دروگر. (مهذب الاسماء). درودگر.
اسپادالغتنامه دهخدااسپادا. [ اِ] (اِخ ) اِسْپاده . لِئونِلّو. نقاش ایتالیائی ، متولد در بُلُنی ، تلمیذ «کاراش ». وی دارای سبک رآلیست بود. (1576 - 1622 م .). بعض آثار او در موزه ٔ لوور و موزه های دیگر موجود است .
اسپادالغتنامه دهخدااسپادا. [ اِ] (اِخ ) اِسْپاده . لِئونِلّو. نقاش ایتالیائی ، متولد در بُلُنی ، تلمیذ «کاراش ». وی دارای سبک رآلیست بود. (1576 - 1622 م .). بعض آثار او در موزه ٔ لوور و موزه های دیگر موجود است .