اسپرک

Reseda

اسپرک

واژه‌های مصوّب فرهنگستان

[زیست‌شناسی- علوم گیاهی] سرده‌ای علفی و درختچه‌ای از اسپرکیان با حدود 60 گونه که بومی اروپا و شمال افریقا و بخش‌هایی از آسیا هستند، اما در جاهای دیگر نیز پراکندگی گسترده دارند؛ چندین گونۀ آن از گیاهان باغی معروف است

اسپرک

فرهنگ فارسی عمید

(اسم) ‹اسفرک، سپرک› (زیست‌شناسی) 'esparak گیاهی علفی و یک‌ساله با برگ‌های دراز، گل‌های زرد، و میوۀ کپسولی که در رنگرزی به کار می‌رود؛ زریر.

اسپرک

لغت‌نامه دهخدا

اسپرک . [ اِ پ َ رَ ] (اِ) به هندی اسم اکلیل الملک است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است زرد که بدان جامه رنگ کنند و بعربی زریر گویند. (رشیدی ) (سروری ) (غیاث ) (برهان ). رنگی است که رنگریزان جامه ٔ سبز بدان رزند. (مؤید الفضلاء). وَرس ، و آن گیاهی ش...

اسپرک

فرهنگ فارسی معین

(اِ پَ رَ) ( اِ.) گیاهی است با برگ های باریک و دراز و گل خوشه ای زرد، در گل و برگ آن مادة زرد رنگی وجود دارد که در رنگرزی بکار می برند. اسفرک ، سپرک ، زریر نیز گویند.

اِسپرک،اِسپار،اسپر

لهجه و گویش تهرانی

پایه چوبی بیل برای فشار پا

اسپرک (گیاه شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

mignonette

reseda

روانشناسی

اسپرک ، ورث ، رنگ گل اسپرک ، (گ ش ) اسپرک ، رنگ گلاسپرک

ورس

فرهنگ فارسی عمید

(اسم) (زیست‌شناسی) vars = اسپرک

اسفرک

فرهنگ فارسی عمید

(اسم) (زیست‌شناسی) 'esfarak = اسپرک

سپرک

فرهنگ فارسی عمید

(اسم) (زیست‌شناسی) [قدیمی] separak = اسپرک

resedas

دیکشنری انگلیسی به فارسی

resedas، اسپرک، ورث، رنگ گل اسپرک

reseda

دیکشنری انگلیسی به فارسی

reseda، اسپرک، ورث، رنگ گل اسپرک

reseda.

دامپزشکی

اسپرک ، اسپرگ