اشکامةلغتنامه دهخدااشکامة. [ اَ م َ ] (معرب ، اِ) (کلمه ٔ اسپانیولی ) فلس ماهی . ج ، اشاکیم : ملی ٔ من اشاکیم . || فلس کوچک نازک و سبک که از مس جدا شود: اشکامة من نحاس . و اکنون آنرا رشکامة خوانند. (دزی ج 1 ص 25).
اسقاملغتنامه دهخدااسقام . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ سُقم و سَقم . بیماریها. امراض . (غیاث ). اسقام ، جماعةالسقم . (دهار).
اسقاملغتنامه دهخدااسقام . [ اِ ] (ع مص )بیمار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). بیمار گردانیدن : اسقمه اﷲ؛ بیمار گرداند او را خدای . (منتهی الارب ).