اشمنتلغتنامه دهخدااشمنت . [ اِ م ِ ] (اِخ ) قریه ای است در صعید ادنی در جانب غربی نیل . بعضی نون را قبل از میم نوشته و آن را اشنمت خوانده اند. (از معجم البلدان ) (مراصد).
آسمندلغتنامه دهخداآسمند. [ م َ ] (اِ) دروغی که بقصد فریب گویند. || (ص ) حیران . سرگشته . و بدین معنی شاید مصحف آسیمه باشد.