اشکرلاطلغتنامه دهخدااشکرلاط. [ اَ ک َ ] (معرب ، اِ)اشکیلاط. ارغوانی . شقایقی . وردی . || ماهوت ایرلند. (از دزی ج 1 ص 25). و رجوع به اشکری شود.
اشکریلغتنامه دهخدااشکری . [ ] (معرب ، اِ) قسمی پارچه : مائتا شقة من اشکری . درنسخی اشکر و اشکرلاط آمده است . (از دزی ج 1 ص 25).