اضبیکاکلغتنامه دهخدااضبیکاک . [ اِ ] (ع مص ) برآمدن گیاه ، یقال : اضبأکّت الارض ؛ ای خرج نبتها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به اضبئکاک شود.
اضبئکاکلغتنامه دهخدااضبئکاک . [ اِ ب ِءْ ] (ع مص ) بیرون آمدن گیاه زمین . (از اقرب الموارد). و رجوع به اضبیکاک شود.
اضبئکاکلغتنامه دهخدااضبئکاک . [ اِ ب ِءْ ] (ع مص ) بیرون آمدن گیاه زمین . (از اقرب الموارد). و رجوع به اضبیکاک شود.