اضطراریلغتنامه دهخدااضطراری . [ اِ طِ ] (ص نسبی ) منسوب به اضطرار. (ناظم الاطباء). ضروری . رجوع به اضطرار شود.
باند اضطراریairstripواژههای مصوب فرهنگستانباندی با تجهیزات ابتدایی و گاه امکانات سوختگیری، معمولاً در مناطق دورافتاده
پهلوگاه اضطراریlay-byواژههای مصوب فرهنگستانمکانی بهصورت تورفتگی در کنار بزرگراه و آزادراه برای توقف اضطراری خودروها
ترمیم اضطراریsos repairواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ترمیم در زمانی که میزان آسیب دِنا براثر عوامل جهشزا، مانند پرتو فرابنفش و مواد شیمیایی، بسیار شدید است متـ . ترمیم خطاآمیز error-prone repair
دستهسکان اضطراریemergency tiller, relieving tillerواژههای مصوب فرهنگستاندستهسکانی یدکی که به چارکی یا یوغ وصل میشود و در زمان از کار افتادن سکانافزار از آن استفاده میکنند
دواننشینی اضطراریroll-on landing, run-on landingواژههای مصوب فرهنگستاننشست بالگرد بر روی زمین با حفظ سرعت رو به جلو در شرایط اضطراری مانند از دست دادن چرخانة دُم
باند اضطراریairstripواژههای مصوب فرهنگستانباندی با تجهیزات ابتدایی و گاه امکانات سوختگیری، معمولاً در مناطق دورافتاده
پهلوگاه اضطراریlay-byواژههای مصوب فرهنگستانمکانی بهصورت تورفتگی در کنار بزرگراه و آزادراه برای توقف اضطراری خودروها
إجراءاتُ الطَّواري (إجراءاتٌ طارِئَة)دیکشنری عربی به فارسیتدابير اضطراري , اقدامات اضطراري , تدابير فوق العاده
دستهسکان اضطراریemergency tiller, relieving tillerواژههای مصوب فرهنگستاندستهسکانی یدکی که به چارکی یا یوغ وصل میشود و در زمان از کار افتادن سکانافزار از آن استفاده میکنند
دواننشینی اضطراریroll-on landing, run-on landingواژههای مصوب فرهنگستاننشست بالگرد بر روی زمین با حفظ سرعت رو به جلو در شرایط اضطراری مانند از دست دادن چرخانة دُم
باند اضطراریairstripواژههای مصوب فرهنگستانباندی با تجهیزات ابتدایی و گاه امکانات سوختگیری، معمولاً در مناطق دورافتاده
پهلوگاه اضطراریlay-byواژههای مصوب فرهنگستانمکانی بهصورت تورفتگی در کنار بزرگراه و آزادراه برای توقف اضطراری خودروها