اضواعلغتنامه دهخدااضواع . [ اَض ْ ] (ع اِ) ج ِ ضُوَع و ضِوَع . (تاج العروس ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ِ ضوع ، مرغی است از مرغان شب یا آن شوات است یا بوم نر که همه شب بانگ کندو آنرا چوکک هم گویند یا مرغی است سیاه مانند زاغ پاکیزه گوشت . (آنندراج ). رجوع به ضُوَع و ضِوَع شود.
حامل ادواة الجولفدیکشنری عربی به فارسیدانش اموز دانشکده افسري , پسر کهتر , پيشخدمت , پيشخدمتي کردن , پادوي کردن
حذوةلغتنامه دهخداحذوة. [ ح َذْ / ح ِذْ / ح ُذْ وَ ] (ع اِ) چرم پاره ای که وقت چرم بریدن کفشگران برآید و پیش آنها جمع گردد. (منتهی الارب ).
حذوةلغتنامه دهخداحذوة. [ ح ِذْ وَ ] (ع اِ) حذیا. عطیة. بخشش . || پاره ٔ گوشت . || مقابل . برابر. (منتهی الارب ). حذاء. حذو. حذة. حُذوة.
حذوةلغتنامه دهخداحذوة. [ ح ُذْ وَ ] (ع اِ) پاره ٔ گوشت . حذیة. || مقابل . برابر. (منتهی الارب ). حذاء. حِذوة. حذو. حذة.
حضوهلغتنامه دهخداحضوه . [ ] (اِخ ) نام محلی است در سه میلی مدینه ٔ منوره و نام باستانیش عفوه بوده حضرت محمد(ص ) آنرا به این نام بگردانید. (معجم البلدان ).
ضوعلغتنامه دهخداضوع . [ ض ُ وَ / ض ِ وَ ] (ع اِ) مرغی است از مرغان شب ، یا آن شوات است یا بوم نر که همه شب بانگ کند، و آن را چوکک هم گویند، یا مرغی است سیاه مانند زاغ پاکیزه گوشت . غاژ. غراب الزیتون . غراب الزرع . ج ، اضواع ، ضیعان . (منتهی الارب ). بوم نر ر