اطلاعات سلامتhealth informationواژههای مصوب فرهنگستانهر واقعیت یا یافته یا دادۀ موثر یا مرتبط با سلامت جسمی و روانی و اجتماعی یا آسایش افراد یا گروههایی از افراد
اطلاعاتلغتنامه دهخدااطلاعات . [ اِطْ طِ ] (ع اِ)ج ِ اطلاع . (ناظم الاطباء). رجوع به اطلاع شود. || در تداول فارسی ، معلومات . دانستنیها. اخبار.- اداره ٔ اطلاعات ؛ اداره ٔ اخبار. سازمان تجسسات .- روزنامه ٔ اطلاعات ؛ نام روزنامه ٔ کثیرالانتش
اطلاعاتفرهنگ فارسی عمید۱. = اطلاع۲. گیشه یا محلی در یک اداره یا مؤسسه برای راهنمایی مراجعه کنندگان.۳. وزارتخانهای برای حفظ امنیت کشور: مٲمورهای اطلاعات.
اطلاعاتinformationواژههای مصوب فرهنگستانآنچه به دگرگونی وضعیت در نظامهای طبیعی و ساختگی یا نشانهشناختی میانجامد متـ . اطلاع
پایگاهدادة اطلاعات سلامتhealth information databaseواژههای مصوب فرهنگستانپایگاه دادههای مرتبط با سلامت که ممکن است شامل یک برگ ثبت اطلاعات تا سامانههای ملی باشد متـ . دادگان اطلاعات سلامت
سامانۀ اطلاعات سلامتhealth information system, HISواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ الکترونیکی جمعآوری و سازماندهی اطلاعات سلامت
اطلاعات بالینیclinical informationواژههای مصوب فرهنگستاندادههای سامانمند مربوط به بیمار و اطلاعات سلامت عمومی و بالینی لازم برای تصمیمگیری بالینی در مورد بیمار
اطلاعاتلغتنامه دهخدااطلاعات . [ اِطْ طِ ] (ع اِ)ج ِ اطلاع . (ناظم الاطباء). رجوع به اطلاع شود. || در تداول فارسی ، معلومات . دانستنیها. اخبار.- اداره ٔ اطلاعات ؛ اداره ٔ اخبار. سازمان تجسسات .- روزنامه ٔ اطلاعات ؛ نام روزنامه ٔ کثیرالانتش
اطلاعاتفرهنگ فارسی عمید۱. = اطلاع۲. گیشه یا محلی در یک اداره یا مؤسسه برای راهنمایی مراجعه کنندگان.۳. وزارتخانهای برای حفظ امنیت کشور: مٲمورهای اطلاعات.
اطلاعاتinformationواژههای مصوب فرهنگستانآنچه به دگرگونی وضعیت در نظامهای طبیعی و ساختگی یا نشانهشناختی میانجامد متـ . اطلاع
اطلاعاتلغتنامه دهخدااطلاعات . [ اِطْ طِ ] (ع اِ)ج ِ اطلاع . (ناظم الاطباء). رجوع به اطلاع شود. || در تداول فارسی ، معلومات . دانستنیها. اخبار.- اداره ٔ اطلاعات ؛ اداره ٔ اخبار. سازمان تجسسات .- روزنامه ٔ اطلاعات ؛ نام روزنامه ٔ کثیرالانتش
اطلاعاتفرهنگ فارسی عمید۱. = اطلاع۲. گیشه یا محلی در یک اداره یا مؤسسه برای راهنمایی مراجعه کنندگان.۳. وزارتخانهای برای حفظ امنیت کشور: مٲمورهای اطلاعات.
خُردبومشناسی اطلاعاتmicro-ecology of informationواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ روابط متقابل فرد و سازمان و فنّاوری با محیط اطلاعاتی در مقیاس فردی در مسئولیتهای اجتماعی و حرفهای و شخصی
خنثیسازی فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعاتcommand, control, communications, and intelligence erasingواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی و بهرهبرداری و خنثیسازی نشانکها/ سیگنالهای ارسالی فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعات دشمن اختـ . خنثیسازی فونات C3I-erasing
درخواست اطلاعاتrequest for information, RFIواژههای مصوب فرهنگستانسندی که در آن خریدار از تأمینکنندۀ بالقوه میخواهد تا اطلاعاتی را دربارۀ کالا یا خدمات یا توانمندیهای خود ارائه کند