لغتنامه دهخدا
اطهاف . [ اِ ] (ع مص ) اطهاف صلیان ؛ نیکو روییدن آن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نیک روییدن گیاه صلیان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اطهاف سِقاء؛فروهشته شدن مشک و نرم گردیدن آن . (منتهی الارب ). فروهشته شدن مشک . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). استرخاء مشک . (از متن ا