خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اعتبار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اعتبار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
account, budget, cachet, chair, coffers, entitlement, esteem, genuineness, hand, prestige, reliability, validity, validness
-
اعتبار
دیکشنری عربی به فارسی
ملا حظه , رسيدگي , توجه , مراعات , رعايت , درود , سلا م , بابت , باره , نگاه , نظر , ملا حظه کردن , اعتنا کردن به , راجع بودن به , وابسته بودن به , نگريستن , نگاه کردن , احترام
-
اعتبار
دیکشنری فارسی به عربی
ائتمان , احترام , اصالة , اهمية , تاثير , تخمين , ثقة , سلطة , شمعة
-
واژههای مشابه
-
ارزیابی اعتبار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
credit rating
-
اعتبار بخشیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
accredit, validate
-
اعتبار دادن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
trust
-
اعتبار دهنده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
creditor
-
اعتبار(بازرگانی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
credit
-
به اعتبار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
against
-
بی اعتبار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
inadmissible, invalid, untrustworthy, void
-
قابل اعتبار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
reliable
-
اعتبار نامه
دیکشنری فارسی به عربی
خطاب الإعتماد
-
بی اعتبار
دیکشنری فارسی به عربی
سيي , عاجز , غير آمن , فراغ
-
دارای اعتبار
دیکشنری فارسی به عربی
صحيح