اغساللغتنامه دهخدااغسال . [ اَ ] (ع اِ) ج غُسل ، بمعنی آبی که با آن طهارت کنند. (از اقرب الموارد).- اغسال مسنونه ؛ غسلهای مستحبی . رجوع به شرایع و به غسل در همین لغت نامه شود.
کاشانیلغتنامه دهخداکاشانی . (اِخ ) سید ابوالقاسم بن سیداحمد کاشانی الاصل نجفی المسکن از افاضل علمای امامیه ٔ این اواخر بوده است و از تألیفات اوست : 1- کشف الاسرار الخفیه فی شرح الدرة النجفیه که منظومه ٔ فقه دره ٔ نجفیه سید بحرالعلوم را با کمال اتقان شرح کرده و
غسللغتنامه دهخداغسل . [ غ ُ ] (ع مص ) تطهیر با آب و زایل کردن چرک و مانند آن با روان کردن آب بدان . و این کلمه مصدر است و بعضی آن را اسم مصدر از اغتسال دانسته اند. (از اقرب الموارد). روان شدن آب است به طور اطلاق . (کشاف اصطلاحات الفنون ). اغتسال . شستن . || در شرع به معنی روان شدن آب بر تمام