لغتنامه دهخدا
افاخة. [ اِ خ َ ] (ع مص ) تیز دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). چون واوی باشد، تیز دادن . (ناظم الاطباء). باد دادن : افاخ الرجل افاخة؛ خرجت منه ریح . (از اقرب الموارد). باد رها کردن . (المصادر زوزنی ). گند کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تیز دادن یا پلیدی