25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
ولو
افشانده
دشنی
اشپیخته
فتالیده
دپات
بیشتر بدانید
پریدخت
بدنۀ یکپارچه
facie
لگد در کار زدن
علی مجاشعی
carer
افتالیده
'oftālide
معنی
پراکنده؛ ریخته؛ پاشیده.
جستوجوی دقیق
افتالیده
فرهنگ فارسی عمید
پراکنده؛ ریخته؛ پاشیده.