افزاربندی سردکلmasthead riggingواژههای مصوب فرهنگستانبستن مهارهای عرضی و طولی و نگهدارندهها به گرداگرد سردکل
افزاربندیrig 1واژههای مصوب فرهنگستانآمادهسازی و اتصال دکلها و بادبانها و جرثقیلها و دیگر تجهیزات برای انجام عملیات
قرقرة افزاربندیrigging luff, luff purchaseواژههای مصوب فرهنگستانقرقرهای که از آن در افزاربندی استفاده میشود
کارگاه افزاربندیrigging loft, loftواژههای مصوب فرهنگستاندر کشتیسازیها، کارگاهی که در آن افزاربندی میکنند
گیرة افزاربندیrigger's screw, rigger's vise, splicing viseواژههای مصوب فرهنگستانگیرهای که از آن برای نگه داشتندو بافه یا طناب در حین همبندی استفاده میشود
لفاف افزاربندیrigging-matواژههای مصوب فرهنگستانگونی یا پارچة ضخیمی که به دور قسمتهایی از وسایل افزاربندی ثابت پیچیده میشود تا مانع از سایش و خوردگی آنها شود
افزاربندیrig 1واژههای مصوب فرهنگستانآمادهسازی و اتصال دکلها و بادبانها و جرثقیلها و دیگر تجهیزات برای انجام عملیات
افزاربندیrig 1واژههای مصوب فرهنگستانآمادهسازی و اتصال دکلها و بادبانها و جرثقیلها و دیگر تجهیزات برای انجام عملیات
قرقرة افزاربندیrigging luff, luff purchaseواژههای مصوب فرهنگستانقرقرهای که از آن در افزاربندی استفاده میشود
کارگاه افزاربندیrigging loft, loftواژههای مصوب فرهنگستاندر کشتیسازیها، کارگاهی که در آن افزاربندی میکنند
گیرة افزاربندیrigger's screw, rigger's vise, splicing viseواژههای مصوب فرهنگستانگیرهای که از آن برای نگه داشتندو بافه یا طناب در حین همبندی استفاده میشود
لفاف افزاربندیrigging-matواژههای مصوب فرهنگستانگونی یا پارچة ضخیمی که به دور قسمتهایی از وسایل افزاربندی ثابت پیچیده میشود تا مانع از سایش و خوردگی آنها شود