خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
افشا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پوستین
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] 1 - (ص نسب .) ساخته شده از پوست . 2 - (اِمر.) نوعی لباس زمستانی که از پوست حیوانات پشم دار درست می کنند. ؛در ~ کسی افتادن کنایه از: عیبجویی کردن ، بدگویی کردن . ؛ ~ دریدن کنایه از: الف - افشا کردن راز. ب - عیب جویی کردن .
-
تق
فرهنگ فارسی معین
(تَ یا تِ قّ) (ص .) صدایی که از شکستن چیزی یا برخورد دو جسم سخت یا افتادن جسمی به وجود می آید. ؛ ~و لق الف - نیمه تعطیل . ب - زهوار دررفته ، فرسوده . ؛ ~ ِ ~چیزی درآمدن الف - صدای چیزی درآمدن . ب - افشا شدن امری نهانی .