لغتنامه دهخدا
افعوان . [ اُ ع ُ ] (ع اِ) اژدهای نر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). افعی نر. (بحر الجواهر). صاحب مؤید الفضلاء گوید: در قنیه بمعنی اژدهای نر، و در تاج ، مار نرینه ٔ باریک پهن سر آمده است . (مؤید الفضلاء).نوعی از مار خبیث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مذکر افعی است . رجوع