افقددیکشنری عربی به فارسیمحروم کردن , داغديده کردن , گم کردن , مفقود کردن , تلف کردن , از دست دادن , زيان کردن , منقضي شدن , باختن(در قمار وغيره) , شکست خوردن , جا گذاشتن (چيزي)
افکتفرهنگ فارسی معین(اِ فِ) [ انگ . ] (اِ.) هر عنصر صوتی یا تصویری که برای ایجاد تأثیر مشخصی به فیلم افزوده شود، جلوه . (فره ).
افاقتلغتنامه دهخداافاقت . [ اِ ق َ ] (ع مص ) بهوش بازآمدن . (از منتخب بنقل غیاث اللغات ). اِفاقة. رجوع به این کلمه شود : بخنکی آبی که بر روی من زدند افاقت یافتم . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 298). مستی حماقت را افاقت نیست . (مرزبان نامه ). و