دیرینهاقیانوسشناسی،اقیانوسشناسی دیرینهایpaleoceanographyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعة تاریخی فرایندهای اقیانوسی، بهویژه پیشینة اشکال حیات در دریاهای باستانی و شرایط آب آنها
اقیانوسلغتنامه دهخدااقیانوس . [ اُ / اِق ْ ] (معرب ، اِ) نامی است که یونانیان باستان و اروپائیان به بحر محیط اطلاق میکنند. عرب این نام را پذیرفته و معرب ساخته اند. به این اسم آن مقدار آبی را که سه ربع از کره ٔ زمین یعنی 374 میلی
اقیانوسفرهنگ فارسی عمیدبحر محیط؛ دریای بسیاربزرگ؛ هر یک از پنج پهنۀ گستردۀ آب شور با دریاها و جزیرههای بسیار که به هم متصل هستند و اطراف کرۀ زمین را فرا گرفتهاند.
ساکنلغتنامه دهخداساکن . [ ک ِ ] (اِخ ) (بحرالَ ...) اقیانوس ساکن . اقیانوس کبیر. اقیانوس آرام . بحرالهاوی . دریایی است میان دو قاره ٔ امریکا و آسیا. رجوع به اقیانوس کبیر شود.
پازلغتنامه دهخداپاز. [ زز ] (اِخ ) مرکز بولیوی بر ساحل شرقی دریاچه ٔ تی تی کاکاو آن بوسیله ٔ راه آهن به اقیانوس ساکن متصل میگردد ودارای 150000 تن سکنه و از مراکز مهم تجارتی است .
قادوسلغتنامه دهخداقادوس . (ع اِ) باتروس . پرنده ای است دریائی که صنفی از آن در جزائر اقیانوس ساکن زندگی میکنند و از بزرگترین پرندگان دریائی بشمار می آیند. طول دو بال آن رویهم رفته گاهی از ده قدم تجاوز میکند. (الموسوعة العربیة ص 570).
اقیانوسلغتنامه دهخدااقیانوس . [ اُ / اِق ْ ] (معرب ، اِ) نامی است که یونانیان باستان و اروپائیان به بحر محیط اطلاق میکنند. عرب این نام را پذیرفته و معرب ساخته اند. به این اسم آن مقدار آبی را که سه ربع از کره ٔ زمین یعنی 374 میلی
اقیانوسفرهنگ فارسی عمیدبحر محیط؛ دریای بسیاربزرگ؛ هر یک از پنج پهنۀ گستردۀ آب شور با دریاها و جزیرههای بسیار که به هم متصل هستند و اطراف کرۀ زمین را فرا گرفتهاند.
دریای اقیانوسلغتنامه دهخدادریای اقیانوس . [ دَرْ ی ِ اُ ] (اِ مرکب ) دریایی را گویند که با اقیانوس مرتبط است مانند خلیج پارس و غیره . (تاریخ ایران باستان ص 148). و رجوع به دریای بزرگ شود.
اقیانوسلغتنامه دهخدااقیانوس . [ اُ / اِق ْ ] (معرب ، اِ) نامی است که یونانیان باستان و اروپائیان به بحر محیط اطلاق میکنند. عرب این نام را پذیرفته و معرب ساخته اند. به این اسم آن مقدار آبی را که سه ربع از کره ٔ زمین یعنی 374 میلی
اقیانوسفرهنگ فارسی عمیدبحر محیط؛ دریای بسیاربزرگ؛ هر یک از پنج پهنۀ گستردۀ آب شور با دریاها و جزیرههای بسیار که به هم متصل هستند و اطراف کرۀ زمین را فرا گرفتهاند.
برهمکنش جوّـ اقیانوسatmosphere-ocean interactionواژههای مصوب فرهنگستانهر برهمکنش بین جوّ و اقیانوس، مانند برهمکنش هواـ دریا، که اثرات بزرگمقیاس را نیز شامل میشود