البکلغتنامه دهخداالبک . [ ] (اِخ ) از خانان قراقروم است از 794 تا 802 هَ . ق . ریاست داشت . (معجم الانساب ص 360) (تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص 191).
هلبکلغتنامه دهخداهلبک . [ هَُ ب ُ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ ختلان بوده است .در حدودالعالم به جای حرف باء، میم آمده است . (از حواشی فیاض بر تاریخ بیهقی ص 557). رجوع به هلمک شود.
آلباقلغتنامه دهخداآلباق . (اِخ ) (دره ٔ...) نام دره ای است که خط سرحدی ایران و ترکیه از مشرق آن بامتداد رشته ٔ جبال کشیده میشود، میان گردنه ٔ کیکان و قله ٔ هراویل .
هلباکلغتنامه دهخداهلباک . [ هََ ] (اِ) لبولنک . هبولنک .ترف . پیرتن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به هلیاک شود.
معین البکاءلغتنامه دهخدامعین البکاء. [ م ُ نُل ْ ب ُ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که تعزیه را اداره می کرد. تعزیه گردان . توضیح آنکه تعزیه رژیسوری داشت که کار رئیس ارکستر را هم می کرد. لباس اشخاص را برای نقشهای مختلف او تعیین می کرد. ترتیبات مقدماتی یا به عبارت اروپایی «میزان سن » هم از وظایف او بود
بنات البکرلغتنامه دهخدابنات البکر. [ ب َ تُل ْ ب ِ ] (ع اِ مرکب ) بارانها و مراد از «بکر» ابر است در اول پیدایش . (از المرصع).
گون تیمورلغتنامه دهخداگون تیمور. [ ت َ ] (اِخ ) پنجمین از خانان قراقروم و از نوادگان اوکتای قاآن فرزند چنگیز و نسب او چنین است : گون تیمور فرزند البک ، فرزند أنگه سریکتو، فرزند او سوخال ، فرزند بیلیکتو، وی از سال 802 تا 805 هَ .ق