لغتنامه دهخدا
التجا کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پناه بردن . پناه آوردن : چون گروهی از ایشان بحصار التجا کردند مقدمی از ایشان بر برجی از قلعت بود. (تاریخ بیهقی ). هر که بر درگاه پادشاهان بی جریمه ای جفا دیده باشد... یا دشمن بر او التجا کرده .... (کلیله و دمنه