العالهلغتنامه دهخداالعاله . [ اَ ل َ ] (اِخ ) صاحب کتاب قاموس مقدس آرد: العاله یعنی محل صعود خداوند و آن شهر بود در طرف مشرق اردن که به بنی راوبین داده شد و سپس موآب بر آن دست یافت و اکنون به العال معروف است و یک میل از حشبون فاصله دارد - انتهی . رجوع به العال شود.
شمس الاعالیلغتنامه دهخداشمس الاعالی . [ ش َ سُل ْ اَ ] (اِخ ) لقب ابوالمعالی علی بن اسد امیر بدخشان . (جامعالحکمتین ).
ام الهیولیلغتنامه دهخداام الهیولی . [ اُم ْ مُل ْ هََ لا ] (ع اِ مرکب ) در نزد صوفیان عبارت از لوح است . رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.