قریح السحابلغتنامه دهخداقریح السحاب . [ ق َ حُس ْ س َ ] (ع اِمرکب ) آب اول ابری که پیدا و نمایان گردد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به قریح شود.
قریح السحابلغتنامه دهخداقریح السحاب . [ ق َ حُس ْ س َ ] (ع اِمرکب ) آب اول ابری که پیدا و نمایان گردد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به قریح شود.
قطورلغتنامه دهخداقطور. [ ق َ ] (ع ص ) ابر بسیارقطره . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: السحاب القطور؛ السحاب الکثیرالقَطر. (اقرب الموارد).
قریح السحابلغتنامه دهخداقریح السحاب . [ ق َ حُس ْ س َ ] (ع اِمرکب ) آب اول ابری که پیدا و نمایان گردد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). رجوع به قریح شود.