ذات الشعورلغتنامه دهخداذات الشعور. [ تُش ْ ش ُ ] (اِخ ) صورتی از صور شمالی فلک میان صورت دب ّ اکبر و اسد و آن را حوض و ضفیرةالاسد و شعر بره نیس یا برنیکی و هلبة نیز نامند و مرکب است از نه کوکب مثنی و یک کوکب از قدر سیم .
ذات الشهورلغتنامه دهخداذات الشهور. [ تُش ْ ش ُ ] (ع ص مرکب ) آن زن که بحد زنان رسیده لکن خون نمی بیند. عده ٔ طلاق او در صورت آرمیدگی با زوج سه ماه هلالی است .
ذات الشعورلغتنامه دهخداذات الشعور. [ تُش ْ ش ُ ] (اِخ ) صورتی از صور شمالی فلک میان صورت دب ّ اکبر و اسد و آن را حوض و ضفیرةالاسد و شعر بره نیس یا برنیکی و هلبة نیز نامند و مرکب است از نه کوکب مثنی و یک کوکب از قدر سیم .