القاوریinductance 1واژههای مصوب فرهنگستانخاصیتی در مدار الکتریکی یا در دو مدار مجاور که به موجب آن تغییر جریان در یک مدار در مدار دیگر یا در خودش نیروی محرک الکتریکی ایجاد میکند
ملک القاهرلغتنامه دهخداملک القاهر. [ م َ ل ِکُل ْ هَِ ] (اِخ ) (الَ ...) رجوع به عزالدین مسعود ثانی در همین لغت نامه و نیز رجوع به ابن الاثیر ذیل حوادث 615 هَ . ق . و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 556 شو
القاهر بالغتنامه دهخداالقاهر با. [ اَ هَِ رُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) ابن المعتضدبن الموفق بن المتوکل بن المعتصم بن هارون الرشید. نوزدهمین از خلفای بنی عباس . رجوع به قاهر باﷲ شود.
عارضة القعردیکشنری عربی به فارسیتير ته کشتي , حمال کشتي , صفحات اهن ته کشتي , وارونه کردن (کشتي) , وارونه شدن , کشتي زغال کش , عوارض بندري , خنک کردن , مانع سررفتن ديگ شدن , خنک شدن , ( ) دلسردشدن , واژگون شدن , افتادن
واکنایی القاییinductive reactanceواژههای مصوب فرهنگستانواکنایی ناشی از القاوری یک القاگر یا مقدار مقاومت ظاهری هر القاگر
رهبندی پویاdynamic impedance, rejector impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی مداری با القاوری و ظرفیت موازی در بسامدی که این رهبندی بیشینه باشد
جفتشدگی رهبندیمشترکcommon impedance couplingواژههای مصوب فرهنگستانبرهمکنش دو مدار ازطریق القاوری یا ظرفیت در یک مدار مشترک
نزداحسگر القاییinductive proximity sensorواژههای مصوب فرهنگستاننزداحسگری که براساس تغییر ضریب القاوری ناشی از حضور شیء فلزی کار میکند
تراوایی مختلطcomplex permeabilityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیتی از مادۀ مغناطیسی که متناسب است با نسبت القاوری پیچۀ دارای هسته به پیچۀ بدون هسته