امتلازلغتنامه دهخداامتلاز. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکشیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
امتلاجلغتنامه دهخداامتلاج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) مکیدن شیر. (تاج المصادر بیهقی ). مکیدن شیررا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مکیدن کُرِّه آنچه را که در پستان است . (از اقرب الموارد).
امتلاسلغتنامه دهخداامتلاس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خیره کردن بینایی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). بطور مجهول استعمال شود بمعنی خیره شدن چشم . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). اختطاف .