مقدار اَبرcloud amountواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از آسمان که برطبق برآورد از یک نوع اَبر در تراز معینی یا از انواع اَبر در ترازهای گوناگون پوشیده میشود
حمونلغتنامه دهخداحمون . [ ؟م ْ مو ] (اِخ ) (بمعنی چشمه های آب گرم ) مکانی است که در حدود بنی اشیر و در نزدیکی صیدون واقع میباشد . (یوشع 19 :28). و بگمان بعضی همان عین حامول میباشد که بمسافت 10</span
آمونلغتنامه دهخداآمون . (اِخ ) جیحون . آمل . آمو. آموی : چو از رود آمون گذشت آن سپاه برآمد هیاهو ز ماهی بماه . هاتفی .آن رود که خوشتر است از آمون بی شبهه که هست رود سیحون .؟ (از فرهنگها).
آمونلغتنامه دهخداآمون . (اِخ ) نام خدای مصریان قدیم ، و کلمه ٔ آمین عربی را (که امروز به معنی برآور، روا فرما، استجابت کن است ) حدس میزنند که همین آمون باشد. || نام چهاردهمین پادشاه یهودا، پسر مِنسه که در 22 سالگی بسال 642 ق