امگالغتنامه دهخداامگا. [ اُ م ِ ] (یونانی ، حرف ، اِ) آخرین حرف از حروف یونانی بشکل w . (از لاروس ).- آلفا و امگا ؛ کنایه از اول و آخر. (از لاروس ).- آلفا و امگای چیزی یا امری بودن ؛ اول و آخر، ابجد و ض
پرتوِ گاماgamma rayواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولاً در واپاشی پرتوزا گسیل میشود
گسیل گاماgamma emissionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن هستههای اتمی با بیرون فرستادن تابش الکترومغناطیسی پرانرژی، بهصورت پرتو گاما، از حالت برانگیخته به حالتی با انرژی کمتر نزول میکنند
اسید چرب امگا3omega-3 fatty acidواژههای مصوب فرهنگستاناسید چربی که اولین پیوند دوگانهاش بر روی سومین کربن انتهای متیلی واقع است
اسید چرب امگا6omega-6 fatty acidواژههای مصوب فرهنگستاناسید چربی که اولین پیوند دوگانهاش بر روی ششمین کربن انتهای متیلی واقع است
رامگافرهنگ فارسی عمیدصفحۀ فلزی لبهدار مستطیلشکل که در چاپخانه حروف چیدهشدۀ کتاب یا روزنامه را در آن صفحهبندی میکنند؛ رانگا.
رامگالغتنامه دهخدارامگا. (اِ) در چاپخانه ها ظرف سینی مانندی صاف ، با دیواره ٔ کوتاه است که حروف چیده شده را در آن نهند و بماشین یا بجای دیگر نقل کنند و شاید با کلمه ٔ رامکا (روسی ) که چارچوب و قاب عکس را گویند بی ارتباط نباشد.